آدرینا جونآدرینا جون، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره

آدرینا بانوی اردیبهشتی

29 ماهگیت مبارک دلبرک جانان

دردانه زیبا من اصلا فکر نمیکنم با یه دختر بچه ای که در آستانه ی 2سالو نیمگی هست دارم زندگی میکنم  رفتار و حرف زدنت خیلی بیشتر از سنت هست.       سر سفره نشسته بودیم که بابایی سرفه کرد... شما یهو سرتو اوردی بالا میگی : چی شده؟  آب بخور خوب میشی و با اون دستای کوچولوت براش آب میریزی...  و ما همچنان فقط نگاهت میکنیم و از ته دلمون لذت میبریم.       وقتی یکی حرف بد بزنه بهش میگی:نگو من یاد میگیرمااا        تلفنی داشتی با عزیز جون(مامانبزرگِ بابایی) حرف میزدی ...   عزیز: آدرینای من, کی میشه بزرگ بشی بدو بدو کنی بیای پیشم  ...
30 مهر 1395

28 ماهگیت مبااارک دخترم

  ریتم خنده هایت را دوست دارم ... تو در بین تمام آدمها... در این کره خاکی... تافته ی جدا بافته ای...           امروز داشتم حمومت میکردم بهم میگی مامانی برو بیرون در هم ببند خودم حموم میکنم    اخه من قربون اون مستقل بودنت بشممم                            بدون شرح     ...
4 مهر 1395
1